1- دانشگاه هنر تهران ، ali_boozari@HOTMAIL.COM
2- دانشگاه شهید بهشتی
چکیده: (3255 مشاهده)
ورود صنعت چاپ به ایران و هند سبب شد تا در کنار اشاعۀ زبان و ادب فارسی، تبادلات فرهنگی و هنری این دو سرزمین بیش از پیش گسترش پیدا کند. بدین ترتیب تصاویر کتابهای چاپ سنگی، رسانۀ بصری جدیدی را در اختیار هنرمندان قرار داد تا بتوانند در کنار مصورسازی متنهای فاخر ادبیات فارسی، تحولات و تغییرات اجتماعی را نیز بازتاب دهند. اولین شاهنامۀ چاپ سنگی در بمبئی و به سال 1262ق. (1846م.) به طبع رسید و تنها پنج سال بعد، تصاویر و متن این شاهنامه، به عنوان الگویی برای چاپ نخستین شاهنامه در تهران 1267ق. (1850م.) مورد استفاده قرار گرفت. این اثر که بهدست علیقلی خوئی، تصویرگر مبدع دورۀ قاجار، مصور شده بود، از بسیاری جهات مشابه چاپ نخست هند است. با این حال هنرمند ایرانی، در موارد فراوانی تلاش کرده تا ویژگیهای کار خود و جامعۀ قاجاری را در تصاویر منعکس کند و جامۀ ایرانی بر تصاویر هندی بپوشاند. این تحقیق از لحاظ رویکرد، کیفی است و از منظر هدف، کاربردی طبقهبندی میشود، با هدف مطالعۀ بصری سرپوش در تصاویر دو شاهنامۀ چاپ سنگی در هند و ایران انجام شده است و در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که هنرمند تصویرگر شاهنامۀ 1265-1267ق. (طهران) در تصاویر خود برای شاهنامهاش چه تغییراتی را در جزییات و فرم سرپوشها به نسبت تصاویر نخستین شاهنامۀ چاپ هند، ایجاد کرده و در زمینۀ طراحی چه ابداعاتی انجام داده است؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، نشاندهندۀ شناخت و احاطۀ هنرمند نسبت به موارد استفادۀ سرپوشها و بهکارگیری انواع آنها برای تفکیک اشخاص در طبقات مختلف اجتماعی است. در حالی که تنوع بالای سرپوشها در مجالس شاهنامه علیقلی و دقت در ترسیم جزییات، کار علیقلی را به لحاظ هنری از هنرمند بمبئی متمایز میکند، این تغییرات، سبب شده معرفی بهتری از شخصیتهای داستان در تصاویر صورت پذیرد.
شمارهی مقاله: 7
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
مبانی نظری هنر اسلامی دریافت: 1400/2/17 | پذیرش: 1400/5/30 | انتشار: 1400/6/1