Barmaki F, Bani Ardalan E, Dadashi I. Investigating the Landscape Painting in Three Depictions of Layla and Majnun (Khamsa of Nizami) Based upon the Correspondence Principle of Macrocosm and Microcosm in Ibn Arabi's Philosophy. JIC 2024; 8 (1) :139-149
URL:
http://jih-tabriziau.ir/article-1-293-fa.html
برمکی فاطمه، بنی اردلان اسماعیل، داداشی ایرج. بررسی منظرهپردازیِ سه نگاره از لیلی و مجنون (خمسه نظامی) بر اساس اصل تناظر عالم کبیر و عالم صغیر ابن عربی. هنرهای صناعی اسلامی. 1403; 8 (1) :139-149
URL: http://jih-tabriziau.ir/article-1-293-fa.html
1- گروه پژوهش هنر، دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر،دانشگاه هنر ایران، تهران، ایران
2- گروه پژوهش هنر، دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر،دانشگاه هنر ایران، تهران، ایران ، dadashi@art.ac.ir
چکیده: (701 مشاهده)
در نگرش سنتی ـ یعنی نگرش برآمده از سنن و وحی الهی ـ باور بر این بود که عالم و آدم هر دو جلوه حق و عالم به عنوان انسان کبیر و انسان به عنوان عالم صغیر هستند. این منظر، اصل دیگری را در پی دارد و آن تطابق میان عالم کبیر و عالم صغیر است. بر اساس آموزههای وحیانی و تفاسیر دینی و عرفانی، جهان دارای سلسله مراتب و هر یک از مراتب به عنوان رمز مرتبه بالاتر، هم جزئاً و هم کلاً دارای مطابقت هستند. مسئله تحقیق این است که نگارههای نگارگری ایرانی و اسلامی از منظر چنین نگرشی که به تناظر عوالم صغیر و کبیر معتقد است، چگونه دیده و تبیین میشود؟ همه تصورات نگارگر اعم از عقلی و خیالی و دریافتهای حسّی، همه و همه چیزی جز جلوات حق نیست. نگارگر عارف، به دلیل حضور در زیستجهان سنتی خواسته یا ناخواسته متأثر از این روح دست به آفرینشگری میزند و نگاره او به نحوی دلالت به حق دارد. در این پژوهش سعی برآنست تا از این منظر به تحلیل سه اثر از نگارههای مکتب تبریز دو که با داستان لیلی و مجنون در ارتباط اند بپردازیم. هدف پژوهش حاضر، شناخت و ارائه مؤلفههای تصویری در تناظر بین عالم کبیر و عالم صغیر نگارگر تعلیم یافته در مکتب عرفان اسلامی برای تحلیل نگارگری ایرانی و یافتن نتایج نوین از آن است. این تحقیق از حیث چیستی، کیفی و از لحاظ ابزار، عِلّی و تفسیری است و تعلیل و تفسیر هم مبتنی بر آموزههای ابنعربی است. شیوه گردآوری اطلاعات به روش مشاهده و مطالعه منابع مکتوب چاپی و الکترونیکی است. نتایج حاصله نشان میدهد که اکثر نگارهها صرفاً انعکاس جهان بیرونی و یا روایت نیست، بلکه به ارتباط بین «انسان- عالم طبیعت- خداوند» اشاره دارد. گویی نگارگر، آیینه گردانی این دو عالم در برابر هم و سریان عشق را در ارکان هستی به تصویر میکشد. آنجاست که خیال انسان به پدیدههای محسوس در منظرهپردازیها به دیده رمز مینگرد و نگارهها مانند خواب، تعبیر و تفسیر میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
مبانی نظری هنر اسلامی دریافت: 1402/6/12 | پذیرش: 1403/6/20 | انتشار: 1403/10/15