مربی، عضو هیئتعلمی گروه صنایعدستی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران ، n.rahmanpour@alzahra.ac.ir
چکیده: (3470 مشاهده)
صنایعدستی هنر-صنعتی است که زنان همواره در روند طراحی و تولید آن نقش به سزایی داشته و بخش قابلتوجه ای از فعالان این عرصه را تشکیل میدهند. اگر چه یکی از نشانه های توسعه یافتگی حضور اجتماعی زنان است و چندین دهه است که رشته صنایعدستی در دانشگاههای ایران تدریس میشود و بخش عمدهای از این دانشآموختگان زنان می باشند، با این وجود می بایست بر اهمیت کیفیت حضور آنان نسبت به کمیت آن در جهت توسعه یافتگی تاکید نمود. محصولات صنایعدستی نیز علاوه بر ارزش کاربردی، هویت ملی و فرهنگی ملتها را شکل میدهد و باوجود ویژگیهای چون ارزشافزوده بالا و وابستگی اندک به منابع خارجی میتواند نقش مهمی در توسعه اقتصادی که زیربنای توسعههای فرهنگی و اجتماعی است را ایفا نماید. افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی از یکسو و ظهور ابزارهای ارتباطی مجازی از سوی دیگر بازارهای تولید و عرضه صنایعدستی را دچار دگرگونی ساخته است. این تغییر و تحولات سبب شده است هنرمند-صنعتگر این فرصت را کسب نماید که گستره فعالیت و ارتباط خود را از محدودههای بومی به بازارهای جهانی گسترش دهد. از این روی پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال می باشد که باوجود تغییر ماهیت بازار و سبک زندگی افراد جامعه و گسترش عرصه رقابت داخلی و خارجی، چه راهکارهایی را میتوان جهت توانمندسازی دانشآموختگان در مدیریت طراحی، تولید و عرضه محصولات به منظور توسعه اقتصادی ارائه داد. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد با توجه به کوچک و یا متوسط بودن کسبوکارهای راهاندازی شده توسط دانشآموختگان (small business) کسب دانش و مهارتهای نوین مدیریتی در کنار آموزشهای تخصصی هنر تأثیر معناداری برافزایش توانایی دانشآموختگان در رقابت و حضور موفق در سه حوزه طراحی، تولید و عرضه آثار و محصولات صنایعدستی دارد؛ و فرضیه پژوهش را مبنی برتاثیرگذار بودن علم مدیریت به عنوان ابزار کمکی بر میزان موفقیت صنایع دستی به عنوان رشته محوری و مبنایی وتوانمندسازی دانش آموختگان دانشگاهی آن در سه حوزه طراحی، تولید و عرضه را تایید می نماید.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
مبانی نظری هنر اسلامی دریافت: 1398/2/17 | پذیرش: 1398/6/9 | انتشار: 1398/8/9