حاشیهنگاری در فرهنگ تصویری ایران دارای جایگاه و اهمیت ویژهای است. در تمامی آثار هنری شاهد حضور این عنصر بصری هستیم؛ از جمله در نقوش برجسته، ظروف سفالی و فلزی، فرش، پوشاک، منسوجات، معماری و تزیینات وابسته به آن مانند کاشیکاری و به ویژه در هنر کتابآرایی ایران. حاشیهنگاری در آثار هنری ایران دارای هویت مستقل و کارکردهای گوناگون بوده و در دورههای مختلف تحولاتی داشته است. هدف از انجام این پژوهش دستیابی به قابلیتهای زیباشناسانه حاشیهنگاری در سنت کتابآرایی عصر اسلامی ایران و به ویژه در هنر کتابآرایی دورههای ایلخانی، تیموری و صفوی است و در پی پاسخ به این پرسش است که با بررسی تطبیقی حاشیهنگاری در سنت کتابآرایی دورههای ایلخانی، تیموری و صفوی چه قابلیتهای زیباشناختی را میتوان شناسایی کرد؟ این پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی است و با رویکردی تحلیلی- تطبیقی انجام شده و همچنین گردآوری اطلاعات آن به روش اسنادی و کتابخانهای است. نتایج حاصل از بررسیها حاکی از آن است که حاشیهنگاری یک مفهوم زیباشناسانه و یکی از عناصر مهم هنر ایران است که برگرفته از اصول و اندیشههای حکمی و عرفانی آن است و ریشه در باورها و جهانبینی شرقی دارد. از جمله این مفاهیم و شاخصها میتوان به ایجاد حریم امن، برجسته کردن موضوع و تأکید بر آن، معطوف کردن نگاه بیننده به درون قاب اشاره کرد. همچنین با بررسی ویژگیهای این عنصر بصری به پایبندی هنرمند به اصولی چون اصل نحوست تربیع، اصل سلسله مراتبی و پیروی از نظام رنگی خاص پی بردیم که همگی از اصول زیباشناسانه هنر ایراناند و هدف از به کارگیری آنها همانا بهتر دیده شدن اثر، آماده کردن نگاه مخاطب برای ورود به متن اصلی، ایجاد فضایی برای سکون و سکوت بصری و رابط و اتصالدهنده نگاه بیننده و اثر بوده است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |