1- دانشگاه تهران
2- دانشگاه تهران ، zariin.kelk@yahoo.com
چکیده: (3199 مشاهده)
آنچه شاهنامه فردوسی را با فرهنگ مردم و نگارگری پیوند داده، داستانهایی با مضامین پهلوانی و اسطورهای هستند که سبب شده اند تا نگارگران طی سالیان طولانی در صدد به تصویر کشیدن آن درآیند. از جمله داستانهایی که نگارگران بدان توجه کرده اند، "نبرد اسفندیار با اژدهـا" است، که خان سوم از هفتخان اسفندیار محسوب می شود. اژدها یکی از عناصری است که در تمامی فرهنگ ها بدان توجه شده است و معانی متعددی را شامل می شود. این موضوع، در میان نگارگری دو مکتب شاخص شیراز و تبریز حائز اهمیت است و نگاره های این دوران نسبت به نگارههای پیش از خود، ساختاری متمایز دارند. مسئلۀ اصلی این جستار، مقایسۀ تطبیقی ارتباط بصری و ساختارشناسانه بین اسفندیار و اژدهـا در نگاره های مکاتب شیراز و تبریز دوم است. پژوهش حاضر در راستای پاسخگویی به این سئوال ها که نگارگران از چه خصوصیات بصری در جهت به تصویر کشیدن اژدهـا استفاده کردهاند؟ و نگاره های منتخب چه وجوه اشتراک و افتراق تصویری دارند؟ سازماندهی شده اند. این پژوهش از منظر روش، توصیفی و داده های آن نیز به شیوۀ کتابخانه ای جمع آوری شد. تفحص های صورت گرفته دربارۀ نگاره های منتخب دو مکتب، نشان میدهد: نگارگران از ویژگیهای بصری همچون اندازه، تزیینات، فرم، ترکیب بندی، رنگ، خطوط، بافت و... بهره برده اند. ازجمله خصوصیات تصویری، تفاوت نگارههای دو مکتب از موارد مشابه بیشتری برخوردار بوده از جمله در تزیینات، جثۀ اژدهـا و نوع ترکیب بندی، خطوط، فرم، رنگ و خشکسالی صحنه می باشد. نگارههای شیراز ساختاری تک وجهی دارند و هنرمندان در بهرهگیری از این عناصر در مقایسه با نگارگران تبریز دوم، آنچنان موفق نبوده اند که ویژگی های تصویری متنوع تری به کار بگیرند.
شمارهی مقاله: 6
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
مبانی نظری هنر اسلامی دریافت: 1400/2/25 | پذیرش: 1400/5/30 | انتشار: 1400/6/1